ورزشکارانی که نقی معمولی بودند!

به گزارش خبرگزاری نکستونز؛ فصل هفتم سریال پایتخت این روزها از شبکه یک سیما پخش می شود در این فصل داستان به گونه ای پیش می رود که شخصیت نقی معمولی به عنوان یکی از اعضای خانواده در مسابقات کشتی جهانی ناشنوایان شرکت کرده و با کسب مقام قهرمانی زمین ۱۰۰ متری را به عنوان جایزه دریافت می کند. این زمین در منطقه ای دورافتاده و کمتر توسعه یافته واقع شده است که چالش ها و ماجراهای جدیدی را برای خانواده معمولی به همراه دارد.

اما شاید جالب باشد بدانید که این اتفاق یک طنز تلخ است زیرا در واقعیت نیز شاهد چنین جوایزی به قهرمانان کشورمان بودیم مثلا مسابقات قهرمانی کشور دوی صحرانوردی در بخش مردان و زنان که در بهمن ماه سال گذشته به میزبانی چابهار برگزار شد با جوایز عجیبی همراه بود نکته عجیب و قابل توجه به جوایز نفرات برتر مربوط می شود؛ در پایان رقابت ها از طرف میزبان مسابقات به نفرات برتر روبالشتی جایزه دادند. میزبانی شرایط خاصی دارد صرف اینکه مسیری را برای دویدن شرکت کننده ها فراهم کرد به معنای میزبانی  مناسب نیست تهیه جایزه درخور شان شرکت کنندگان نیز یکی از آیتم های مهم است. شاید اگر هیات دوومیدانی این استان جایزه ای به شرکت کنندگان نمی داد خیلی بهتر از دادن روبالشتی بود. همچنین میزبان می توانست از فدراسیون دوومیدانی یا اسپانسر خصوصی کمک بگیرد.

یکی دیگر از نمونه های عجیب جایزه آرین سلیمی قهرمان المپیک است آرین سلیمی نابغه کرمانشاهی تکواندوی ایران که در المپیک ۲۰۲۴ پاریس با شکست قاطع همه رقبای خود به مدال ارزشمند طلای المپیک رسید در یک برنامه تلویزیونی از هدایای عجیب مسئولان استانداری و شهرداری کرمانشاه پرده برداشت.

سلیمی درباره میزان جوایزی که به او بعد از کسب طلای المپیک تعلق گرفت گفت: به خدا ما ۱۰۰ میلیارد ندیدیم. کمیته المپیک ۱۰ میلیارد پاداش پای سکو داد. یک میلیارد هم فدراسیون تکواندو داد که پرداخت شدند.

وی در ادامه مدعی شد: صحبت هایی عنوان شده بود که مسئولان کرمانشاه یک زمین ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومانی به من هدیه دادند اما آن زمین ۱۱ صاحب دارد. یک صاحب آن هم باشگاهی من است به من گفت مبارکت باشد اما اگر بخواهی ما را هم کنار بزنی باز آن زمین ۱۰ صاحب دیگر دارد. ارزش آن هم ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون نیست و فقط ۲۰۰ یا ۳۰۰ میلیون تومان ارزش دارد!

دارنده مدال طلای المپیک افزود: شهردار کرمانشاه نیز یک شب من را دعوت کرد که مجبور شدم مهمانان منزلمان را ترک کنم. رفتم دیدم جلسه تجلیل از خبرنگاران است و من هیچ کاره ام و جایی برای من تدارک ندیده اند. شهردار آنجا اعلام کرده بود در صورتیکه کارهایم انجام شود من را استخدام می کنند یعنی خود شهردار هم علاقه ای نداشت که من استخدام شهرداری شوم. البته هیچ اقدامی هم نشد و من هم گفتم اصلا دوست ندارم در آنجا استخدام شوم. در آخر مراسم هم به من یک شکلات خوری هدیه دادند!

257 251